‍ حاشیه ای که متن را بلعید

قدرشناسی به بلندای ۱۶ سال

در جریان مراسم گلریزان برای زندانیان جرایم غیرعمد که روز گذشته در هتل زاگرس ایلام برگزار گردید یک اتفاق متفاوت افتاد که به عنوان حاشیه کل متن مراسم را تحت تاثیر قرار داد ... ‌ بانویی ۲۵ ساله به ناگاه خود را در آغوش خانم صبریه رازی خَیِر شناخته شده و خوشنام ایلامی رها کرده و با بوسیدن دستان این بانوی فرهیخته در حالی که اشک از گونه هایش سرازیر می شد جملاتی را سرهم می کرد ...

حاشیه ای که متن را بلعید …

قدرشناسی به بلندای ۱۶ سال …

مدیر گروه رسانه ای آوای غرب که از نزدیک شاهد ماجرا بود پای صحبتهای دختر جوان نشست و داستانش را که در نوع مثال زدنی بود جویا شد …

دختر جوان به خبرنگار ما گفت : هر آنچه که از ایام کودکی به یاد دارم حضور گرم و صمیمانه خانم رازی در خانواده ما بخشی از آن بود ، خانواده ما به دلیلی که نمی‌خواهم به آن اشاره کنم در وضعیت مالی مناسبی قرار نداشت و به همین دلیل برای تامین مایحتاج و وسایل مورد نیازمان از خیریه ها کمک می گرفتیم ، در آن زمان فردی که همیشه حضورش در خانواده ما توام می شد با کمک های نقدی و غیر نقدی که باعث شد من بتوانم ادامه تحصیل داده و در اجتماع به جایگاهی برسم خانم رازی بود و امروز با دیدن ایشان بسیار خوشحال و خرسند شدم …

دختر جوان ماجرا و کودک نیازمند دیروز امروز به فردی موفق و تحصیلکرده در اجتماع بدل گردیده و اتفاقا با یکی از خیریه های شناخته شده ایلام همکاری داشته و برای کمک به آزادی زندانیان جرائم غیرعمد در این مراسم شرکت کرده بود …

حاشیه رنگین تر از متن مراسم یک پیام واضح داشت ، هیچ وقت خوب بودن و به دیگران نیکی کردن و کمک کردن بی جواب نمی ماند ، شاید صبر ما کم باشد اما اگر بی منت و فقط برای رضای خدا خوبی کردیم یقین بدانید که روزی تاوان آن را به خوبی دریافت خواهیم کرد …