مصائب میزبانی از مهمانِ خانه خان
پرسیدم دکتر چه کنم؟
گفت: یک روستا را در نظر بگیر، دانشگاه تهران شبیه خانه خان ده است و آن دانشگاه دیگر شبیه خانه یک فرد عادی!
با تعجب گفتم خب؟
ادامه داد: دانشجو شبیه مهمانی است که به روستا میرود اگر به خانه خان برود یک حال دارد و اگر در خانه دیگری را بکوبد حالی دیگر!
گفتم چطور؟
گفت: خانه خان هرروز خدا درش بر روی مهمانهای مختلف از کبیر تا صغیر و از نامی تا عامی باز است و آمد و شد مهمان آنجا عادی، در نتیجه نه خیلی سخت میگیرند و غرق تشریفات و ندیدبازی میشوند و نه مهمانان دچار سختی و احساس تعذب.
و آن دیگری چطور؟
اما در خانه دیگر چون سالی یکبار مهمان میآید میزبانان آنچنان هول و دستپاچه میشوند که آخر سر هم خود دچار زحمت میشوند، هم مهمان گرفتار محنت و هم اتفاقات مهمانی تا مدتها نقل محافل دیگر!
این خاطره را از آن روی گفتم تا گریزی زنم بر شرایط این روزها و بل سالهای اخیر مملکت دچار قهقرا، مانده در انزوا و آلوده به فقرمان!
مملکتی که آمدن یک فوتبالیست نامدار چون رونالدو برای یک بازی در سطح درجه دوم و حتی سوم جهان، مقاماتش را دچار تشویش و دستپاچگی کرده، طوری که هر روز یک وزیر و یک مقام دربارهاش حرف میزند!
وزیری میگوید به رونالدو اینترنت نامحدود و بیفیلتر میدهیم، دیگری تاکید دارد که رونالدو و خانوادهاش باید اپلیکیشنهای داخلی که اکثریت مردم خودمان هم از نصبش خودداری میکنند را نصب کنند، مقامی دیگر میگوید مسیر اتوبوسش را … !
خلاصه وقتی از یکسو رئیسجمهور مملکت سفر به چند کشور کوچک و متوسط آفریقایی را استراتژیک میداند و از سوی دیگر ایرانی که روزگاری یکی از شاهراههای جهانی جاده ابریشم بود حالا چه از کریدور شمال توسط چین و ترکیه و چه از کریدور جنوب توسط هند و عربستان و … دور زده میشود و اوضاع مملکت طوری است که بیشتر نخبگانش یا منزوی و یا در فکر مهاجرتاند تورمش خیلی بالا و ارزش پولش خیلی خیلی پایین است و …؛
متاسفانه طبیعی است که اوضاعش حکم همان خانهای در ده را بیابد که وقتی سالی یکبار کسی در خانهاش را میزند، اینطور مقاماتش دچار دستپاچگی و آشفتگی میشوند و دست به دعا…!
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0