یادداشت ها
مادري؛ نقشي معلق بين زمين و آسمان
شايد به جرات بتوان گفت، از زمان ظهور و بروز جنبش‌هاي زنان تاكنون، يكي از بحث‌انگيزترين نقش‌ها، «نقش مادري» است. نقشي كه به فراخور نژاد، قوميت، قبيله، دين و فرهنگ‌هاي مختلف، تعاريف و تكاليف آن نيز متفاوت است. در
با مادرم مهربان باشید…
ضایعه دردناکی بود ، باران رحمت الهی این بار حکمتی داشت برای خانواده مهسا و همه مردم ایلام ، آب هم مایه حیات است و گاهی هم حیات می ستاند ، مهسا دختربچه ای که شنیدن نامش و مرور آنچه بر وی گذشته سینه ی همه ما را مالامال درد
آقافرزادِ فتوژورنالیست و قصه‌ی هزار و یک غم‌‌‌اش
ز دور که می آمد، با نور ولبخند می آمد؛ با دوربینی بر دوش، باگرمی و دلگرمی .... امروز اما در آرامستان مسافران ابدی، دوربینی بر دوش نداشت، اندوهی سهمگین به دوش می کشید. گویی صد سال پیر و پیرتر شده بود، پنداری، غمی سترگ بر هزاران غم کهنه‌اش سنگینی می کرد. لبخندهایش به یغما رفته بود، عکسی در کار نبود، تبسمی در کار نبود. هر آنچه بود، غم بود و کم نبود؛ اگر غم را چو آتش دود بودی جهان تاریک بودی جاودانه
تسهیلات ارزان قیمت اشتغال زندانیان چگونه هزینه شده است؟
بحران اشتغال و تأمین مشاغل پایدار، یکی از چالش‌های اساسی در کشورمان است. در راستای ایجاد فرصت‌های شغلی برای زندانیان آزاد شده و رای باز، طرح اختصاص تسهیلات قرض الحسنه و کم بهره برای کارفرمایانی که زندانیان را جذب نمایند در صورت اجرای درست و عدم انحراف می تواند اثربخش باشد
مرغداران استان را دریابید / در آستانه بحران گوشت مرغ قرار داریم
سابق بر این هم در مورد مشکلات مرغداران استان مطالبی را منتشر کرده ایم ، هم مصرف کننده و هم تولید کننده حق و حقوقی دارند که باید به هردو طرف توجه کرد ، نمی توان از تولید کننده انتظار داشت همه بارها را به دوش کشیده و متضرر شود تا مرغ ارزان به دست مردم برسد ، از طرفی نمی توان از مردم به عنوان مصرف کننده انتظار داشت مبلغ غیرمتعارفی را پرداخت کنند تا سوءمدیریت ها جبران شده و مرغداران متضرر نشوند
جمع نقیضین، آری یا نه؟
صحبت از تبدیل ایلام به عسلویه کوچک است! ایده ای که بارها و بارها آن را با شوری لبریز از حرارت در جلسات، مصاحبه ها و حتی سخنرانی های انتخاباتی از زبان افراد مختلفی شنیده ایم؛ دلیل متقن شان هم وجود ۱۱ درصد گاز در استان است
این لکستان دوست داشتنی …
انگار همین دیروز بود که برای آتشبالان بیجنوند سوگمندانه نوشتم: ۱)…آن ها درناگهان ترین انفجار مرگبار پالایشگاه تهران، هیچ راه گریزی نداشتند جز اینکه همدیگر را درآغوش بگیرند تا فریاد دردناک‌شان با مویه های لکی مادران دلسوخته در فضا بپیچد. ققنوس وار در اوج آتش سوختند تا هیچ مسولی مدال شجاعت خدمت بر شانه های ستبرشان نصب نکند.
تغییر به موقع مدیر جهاد کشاورزی استان را به فال نیک می گیریم
بالاخره بعد از ماه ها حرف و حدیث تکلیف مهمترین دستگاه دولتی از لحاظ استعدادها و ظرفیت های موجود برای توسعه استان روشن شد ، حشمت عزیزان با تجربه فراوان در عرصه های مختلف خدمت در جهاد کشاورزی به جای عموزاده ای آمد که ضمن احترام به شخصیت حقیقی ارزشمندی که دارد در این دوسال نتوانست آنطور که باید در عرصه کشاورزی ، دامپروری و باغداری عملکرد قابل دفاعی داشته باشد
دو بعلاوه دو = ۵ میلیون تومان
قبل از هرچیز باید متذکر شد که مخاطب این یادداشت تنها افرادی هستند که به هر دلیل رای خود را در زمان انتخابات می فروشند و مابقی هم وطنان مخاطب مطلب نیستند ، اینکه بگوییم خرید رای و آوردن پول به عرصه انتخابات امری محال است و بخواهیم انکارش کنیم یعنی خود را مضحکه افکار عمومی کرده ایم ، متاسفانه این روزها پول حتی گوی سبقت را از قبیله ربوده و آیتم اول تعیین کننده سرنوشت انتخابات شده است