همانطوری که از ظاهر این اصطلاح بر می آید مفهوم جدیدی را در حوزه رویکردهای میان رشته ای جرم شناسی و سیاست است هرچند که با ادبیات دیگری قبلا به آن اشاراتی شده است می تواند مسبوق به سابقه باشد. اگر بخواهیم تعریفی ساده از آن ارائه دهیم چنین می توان گفت؛ جرمشناسی سیاسی به بررسی و تحلیل احیانا یک سری اغراض سیاسی به قصد سوء استفاده و برخی رفتارهای مجرمانهای میپردازد، که با سیاست و قدرت مرتبط هستند. این حوزه از علم جرمشناسی به مطالعه عواملی میپردازد که موجب بروز چنین رفتارهایی جرم های تبعی آن در زمینههای سیاسی میشوند. از این روست که توصیه به تسلیم محض برخی غرب گرایان در مذاکرات هسته ای و همچنین مقاومت های بیهوده جهت شکل گیری رانت های ویژه برای برخی کاسبان تحریم نیز غیرقابل قبول است که در اینجا از منظر جرم شناسی سیاسی هر دو طیف به عنوان افراط گرا و آسیب سیاسی از آنها یاد می شود. اینجاست که می توان گفت: برخی جرائم تبعی چنین سیاستی در هر سطحی به چنین افرادی نیز مرتبط است